="color:#ffffff;margin-top:0px;">








کاش مرا می دیدی
تاريخ : دو شنبه 7 فروردين 1391 | 12:46 | نويسنده : زهـــــــــــــرا

کاش مرا می فهمیدی

کاش مرا درک می کردی

 کاش چشمان ابری در عین حال عاشق مرا می دیدی

 کاش به دل خسته ام رحم می کردی

 کاش صدایم را می شنیدی

 صدایی که شبانه روز با تو درد و دل می کند

 مگر من از تو چه خواستم؟؟؟

 خواستم سنگ صبورم باشی

 چیزی که هر عاشق از معشوق خود انتظار دارد

 ولی تو طبل رسوایی مرا در دنیا جار زدی

این بود رازداریت؟؟؟

وقتی عشق آدم او را از خود براند دیگر به کجا می توان رفت؟؟؟

کیست که می تواند دستان یخ بسته و خسته ام را گرمی بخشد؟؟؟

واقع‍‍‍أ قصه من و تو مانند زاغ و روباه است...

 تو همان روباه مکار بودی که از من پله های ترقی و پیشرفت ساختی

 و زمانی که به هدف خود دست یافتی رفتی...

 زمانی که به وجودت  نیاز داشتم

ترکم کردی...

 آسمان آبی من سیاه شد

مگه من از تو چه خواستم؟؟؟  


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: